دلم یه بغــــــــــــــــــــــــــــــــل میخواد... یه بغلی که برم توش و حالا حالاها بمونم و هی نترسم که الان تموم میشه... نترسم که همین دقیقه ها تموم میشه... یه بغل که دستاشو سفت بپیچه دورم... یه بغل نرم که رو دستش ساعت نبسته باشه... اونوقت من بتونم یه هفته،یه ماه،یه سال،یه قرن توش بمونم و هیچکدوممون هق هق... جای تمام گریه هایی که تو دلم موند و من دلم نیومد تنهایی صاحبشون بشم... جای همه وقتهایی که اومدم استارت یه گریه ی اساسی رو بزنم یادم اومد دستهایی رو کم دارم برای پاک کردن اشکام ... دلم...دلمد بغــــــــــــــــــل تــــــــــــــــو رو میخواد اونم برای همیشه....
ندونیم ساعت چنده... یه بغلی که توش تا میتونم گریه کنم...
نظرات شما عزیزان: